یکى از عوامل عشق و علاقه مردم به اهل بیت(ع) سیره آنها در زندگى شخصى و در دوران قدرت و حکومت است. آنها نه تنها از هر گونه امتیازطلبى دورى مى جستند ؛ بلکه مانند بینواترینِ مردم ، زندگى مى کردند.
یکى از یاران امام صادق علیه السلام به نام مُعَلّى بن خُنَیس مى گوید: به ایشان عرض کردم: حکومت [بنى عبّاس و نعمت هاى ] آنان را به یاد آوردم و با خود گفتم اگر حکومت در دست شما بود ، ما هم در کنار شما زندگى خوشى داشتیم!
امام علیه السلام در پاسخ فرمود:
هَیهاتَ یا مُعَلّى ! أما وَاللَّهِ إن لَو کانَ ذاکَ ، ما کانَ إلّا سِیاسَةَ اللَّیلِ وَ سِیاحَةَ النَّهارِ ، وَ لُبسَ الخَشِنِ وَ أکلَ الجَشِبِ .[۱]
اى معلّى ، هرگز چنین نیست! به خدا سوگند ، اگر چنان [که گفتى ، حکومت در دست ما] بود، چیزى جز سیاستِ شب و تکاپو و روزه دارى روز و پوشیدن لباس زِبْر و خوردن غذاى ناگوار [نصیب ما] نمى شد.
در روایت دیگرى ، مُفضّل بن عمر، یکى دیگر از یاران امام صادق علیه السلام مى گوید: در طواف نزد ایشان بودم . امام علیه السلام نگاهى به من کرد و فرمود:
ما لى أراکَ مَهموماً مُتَغَیِّرَ اللَّونِ ؟
چرا تو را اندوهناک و رنگ پریده مى بینم؟!
گفتم: فدایت شوم، وقتى قدرت، سلطنت و عظمت بنى عبّاس و امکاناتى را که در اختیار آنهاست ، ملاحظه مى کنم، با خود مى گویم که اگر حکومت در دستِ شما بود، ما هم در کنار شما از این امکانات ، برخوردار بودیم .
امام علیه السلام فرمود :
یا مُفَضَّلُ ، أما لَو کانَ ذلِکَ لَم یَکُن إلّا سِیاسَةَ اللَّیلِ ، وَ سِیاحَةَ[۲]النَّهارِ ، وَ أَکلَ الجَشِبِ ، وَ لُبسَ الخَشِنِ شِبهَ أمیرِ المُؤمِنینَ علیه السلام وَ إلّا فَالنّارُ ، فَزُوِیَ ذلِکَ عَنّا ،فَصِرنا نَأکُلُ وَ نَشرَبُ ، وَ هَل رَأَیتَ ظُلامَةً جَعَلَهَا اللَّهُ نِعمَةً مِثلَ هذا؟![۳]
اى مُفضّل! اگر چنین روزى پیش بیاید ، همانند سیره امیر مؤمنان علیه السلام ، چیزى جز سیاستِ شب و تکاپو و روزه دارى روز و خوردن غذاى ناگوار و پوشیدن لباس زِبْر [نصیب ما ]نخواهد شد. در غیر این صورت، [کیفر عمل نکردن پیشوایان به وظیفه خود، ]آتش دوزخ است. اکنون که این حق از ما سلب شده ، ما [هم مثل دیگران ] مى خوریم و مى آشامیم [و زندگى مى کنیم ]. آیا دیده اى که خداوند ، این گونه ستمى را تبدیل به نعمت کرده باشد؟!
در حدیثى دیگر از شخصى به نام عَمرو بن شمر آمده است : نزد امام صادق علیه السلام بودم . خانه ایشان مملو از جمعیت بود. مردم، مرتّب از او سؤال مى کردند و ایشان نیز به همه پرسش ها پاسخ مى داد. با دیدن این صحنه ، گریه ام گرفت. در گوشه اى از خانه مشغول گریه کردن بودم که امام علیه السلام متوجّه شد و فرمود: «چرا گریه مى کنى؟».
گفتم: فدایت شوم! چرا گریه نکنم؟! آیا در میان این امّت، کسى مانند شما وجود دارد؟ [با این دانش گسترده ]درِ خانه شما، بسته شده و پرده بر شما افکنده شده است [و جامعه نمى تواند به طور شایسته از برکات وجود شما بهره مند شود] .
امام علیه السلام فرمود:
لا تَبکِ یا عَمرُو ، نَأکُلُ أکثَرَ الطَّیِّبِ ، وَ نَلبَسُ اللَّیِّنَ ، وَ لَو کانَ الَّذی تَقولُ لَم یَکُن إلّا أکلُ الجَشِبِ وَ لُبسُ الخَشِنِ مِثلُ أمیرِ المُؤمِنینَ عَلِىِّ بنِ أبى طالِبٍ علیه السلام ، وَ إلّا فَمُعالَجَةُ الأَغلالِ فِى النّارِ .[۴]
اى عَمرو! گریه نکن. [در شرایط کنونى که حکومت در دست ما نیست، مى توانیم مانند دیگران زندگى کنیم ] ، از بیشترِ غذاهاى پاکیزه ، استفاده کنیم و لباس نرم بپوشیم؛ ولى اگر شرایط به گونه اى بود که تو مى گویى، همانند امیرمؤمنان على بن ابى طالب علیه السلام ، چیزى جز خوردن غذاى ناگوار و پوشیدن لباس زِبْر [نصیب ما ]نبود؛ وگر نه گرفتارى آتش [دوزخ ]را در پى داشت .
[۱]الکافى : ج ۱ ص ۴۱۰ ح ۲ ، الدعوات : ص ۲۹۶ ح ۶۰ ، بحار الأنوار : ج ۵۲ ص ۳۴۰ ح ۸۸ .
[۲]فى المصدر : «سباحة» ، وما أثبتناه هو الصحیح کما فى بحار الأنوار .
[۳]الغیبة ، نعمانى : ص ۲۹۷ ح ۷ ، بحار الأنوار : ج ۵۲ ص ۳۵۹ ح ۱۲۷ .
[۴]الغیبة ، نعمانى : ص ۲۹۷ ح ۸ ، بحار الأنوار : ج ۵۲ ص ۳۶۰ ح ۱۲۸ .
- تلاش شبانه روزی
فرصت ها مثل ابرهای بهاری در گذر هستند و دنیا مزرعه آخرت است. ما در فاز اول خدمات خانواده بر تفکر سیستمی، شروع از کارهای کم هزینه، دریافت زحمات دیگران و بهره برداری از آن ها و 20 ساعت کار در هفته متولی برنامه با ابزار رسانه ها تاکید کردیم اما به طور کلی به یاد داشته باشیم که برای تعجیل در فرج و خدمت گذاری در محضر امام زمان(عج) باید بسیار کار کرد. به گفتگوی زیر که مضمونی از روایت است، دقت کنید:
یکی از اصحاب امام صادق(ع) به نام مفضل به ایشان گفت: ای کاش قدرت در دست شما بود! حضرت فرمودند: ای مفضّل، اگر قدرت در دست من بود، تو شب تا صبح باید مینشستی کنار من برای برنامهریزی و چاره جویی اقدام میکردی و صبح تا شب هم باید برای خدمت کردن به مردم تلاش میکردی و ما باید مثل امیرالمؤمنین(ع) به خودمان سخت میگرفتیم. الان قدرت در دست من نیست، و میتوانی استراحتی کنی و آسوده باشی
کُنْتُ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) بِالطَّوَافِ فَنَظَرَ إِلَیَّ وَ قَالَ لِی: یَا مُفَضَّلُ مَا لِی أَرَاکَ مَهْمُوماً مُتَغَیِّرَ اللَّوْنِ، قَالَ فَقُلْتُ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ نَظَرِی إِلَى بَنِی الْعَبَّاسِ وَ مَا فِی أَیْدِیهِمْ مِنْ هَذَا الْمُلْکِ وَ السُّلْطَانِ وَ الْجَبَرُوتِ فَلَوْ کَانَ ذَلِکَ لَکُمْ لَکُنَّا فِیهِ مَعَکُمْ، فَقَالَ(ع): یَا مُفَضَّلُ أَمَا لَوْ کَانَ ذَلِکَ لَمْ یَکُنْ إِلَّا سِیَاسَةُ اللَّیْلِ وَ سَبَاحَةُ النَّهَارِ وَ أَکْلُ الْجَشِبِ وَ لُبْسُ الْخَشِنِ شِبْهَ أَمِیرِ لْمُؤْمِنِینَ (ع) وَ إِلَّا فَالنَّارُ فَزُوِیَ ذَلِکَ عَنَّا فَصِرْنَا نَأْکُلُ وَ نَشْرَبُ وَ هَلْ رَأَیْتَ ظُلَامَةً جَعَلَهَا اللَّهُ نِعْمَةً مِثْلَ هَذا؛ (غیبت نعمانی/ص287)
اگر قدرت در دست یاران اهلبیت(ع) باشد و کارگزار باشند؛ در آسایش و راحتی نخواهند بود بلکه باید شبانهروز برای خدمت به مردم تلاش کنند.