خانواده در اقتصاد و اقتصاد مقاومتی نقشی اساسی ایفا می کند. در نتیجه میزان، چگونگی و شیوه مصرف و پس انداز او در عملکرد و چرخه های اقتصاد کشور تاثیر به سزایی دارد. مصرف علاوه بر آن که به عنوان هدف تولید و توزیع مورد توجه قرار می گیرد، هرگونه تغییر در آن، می تواند تاثیر به سزایی بر دیگر متغیرهای کلان اقتصادی، از جمله پس انداز و سرمایه گذاری داشته باشد.
مولفه های اصلی مصرف که عبارتند از سطح مصرف، ترکیب کالاهای مصرفی و چگونگی مصرف، در بستر فرهنگ خانواده شکل می گیرد؛ زیرا خانواده اولین پایگاه تربیت و پرورش منابع انسانی است و از آنجا که فرهنگ مصرفی در خانوارهای کشور ما با اسراف و تبذیر همراه است، اصلاح الگوی مصرف خانوار به دلیل فاصله آن با الگوی مصرف مطلوب اقتصاد مقاومتی و ناهمگونی آن با الزام های الگوی مصرف مورد نظر جامعه اسلامی، ضرورتی گریز ناپذیر است.
در این پژوهش در پی اثبات این فرضیه هستیم که بین الگوی مصرف و پس انداز خانواده و اقتصاد مقاومتی رابطه معناداری وجود دارد.
یافته های مقاله بیان گر آن است که: الگوی مصرف خانوار اگر منطبق بر الگوی تولید کشور باشد با اقتصاد مقاومتی سازگار است و اگر منطبق بر الگوی تولید داخلی نباشد به عنصر ضد اقتصاد مقاومتی تبدیل خواهد شد. به دلیل این که وضعیت موجود الگوی مصرف خانوار، و رسیدن به وضعیت مطلوب الگوی مصرف خانواده، هر دو در بستر باورها و ارزش ها می گیرند، تقویت باورهای دینی و بهره گیری از آموزه های اسلامی در رابطه با مصرف می تواند از کارامدی بالایی برخوردار باشد. در کوتاه مدت نیز می توان از طریق تقویت فرصت های سرمایه گذاری جهت جذب پس اندازهای کم همراه با تبلیغ آثار مثبت آن در اقتصاد، راه را برای کاهش مصرف و افزایش پس انداز هموار نمود.